پیش بسوی بهار پیروزی ، پیروزی روشنایی بر تاریکی ها!
در فیسبوک به اشتراک بگذارید و خود را برای روز درختکاری آماده کنید
برخی از درختان شاهنامه درخت سرو: درخت سرو در شاهنامه نمودی برجسته دارد. سرو نماد و رمز جاودانگی و نامیرایی است و در میان درختان از ارزش اساتیری بیشتری برخوردار است. سویهای مینوی و سپند نیز دارد و نماد آزادگی و راستی و دادگستری نیز هست. سرو را «درخت ایران» نامیدهاند. هنگامی که گشتاسب کیانی دین میپذیرد، درخت سروی را که اشوزرتشت از بهشت آورده بود، در برابر آتشکدهی مهربرزین کاشمر میکارد و بر آن سرو بلند مینویسد که: گشتاسب دین بهی را پذیرفت:«نخست آذر مهر برزین نهاد/ به کشمر نگر تا چه آیین نهاد؛ یکی سرو آزاده بود از بهشت/ به پیش در آذر آن را بکشت؛ نبشتی بر آن زاد سرو سهی/ که پذرفت گشتاسب دین بهی؛ گوا کرد مر سرو آزاد را/ چنین گستراند خرد داد را». درخت نارون: تابوت جهان پهلوان شاهنامه، رستم، از درخت نارون ساخته شده است.
درخت ساج: در شاهنامه، از این درخت نیز کرسی و تخت و تابوت میسازند. ساختن مهرههای شطرنج نیز از چوب درخت ساج است.
درخت ترنج: در شاهنامه درخت ترنج و میوهی آن نماد پیروزی و شکوه و غرور و سربلندی است و به نشانهی پیروزی، میوهی آن را در دست میگیرند. در یکی از داستانها- داستان «رستم و اسفندیار»- رستم، ترنج به دست بر کرسی زر مینشیند:«بیامد بر آن کرسی زر نشست/ پُر از خشم و بویا ترنجی به دست».
درخت سخنگو: درختی نمادین در شاهنامه است که اسکندر با آن سخن میگوید و درخت سخنگو، آیندهی او را پیشگویی میکند. درخت سخنگوی شاهنامه، دو بُن دارد و نرینه و مادینه است. سخن گفتن درخت، ریشه در اندیشهی جاندار پنداری مردمان باستان دارد. آنها درخت را همانند انسان دارای شعور و فهم میدانستند و موجودی زنده گمان میبردند. پس در نگاه آنان سخن گفتن یک درخت، چندان شگفتآور نبود. این جاندار پنداری(آنیمیسم) در دیگر عناصر طبیعت نیز در دیده میشود. چنینان باستان نیز باور داشتند که درخت سرو، سخن میگوید.
-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\
دیگر درختان شاهنامه: در شاهنامه به درختان فراوان دیگری اشاره شده است. همانند:صنوبر، زیتون، توت، سنجد، عناب، آبنوس، خدنگ، گز، بید، سیب، خرما، شمشاد، نارون، چنار، صندل، بادام و بسیارانی دیگر.
-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\-\
درخت ترنج: در شاهنامه درخت ترنج و میوهی آن نماد پیروزی و شکوه و غرور و سربلندی است و به نشانهی پیروزی، میوهی آن را در دست میگیرند. در یکی از داستانها- داستان «رستم و اسفندیار»- رستم، ترنج به دست بر کرسی زر مینشیند:«بیامد بر آن کرسی زر نشست/ پُر از خشم و بویا ترنجی به دست»